بنر ۱۳۵۰x 250 هدر سایت

قهرمان خوش آمدی / نظر منتقدان و فیلمسازان در مورد قهرمان اصغر فرهادی

قهرمان خوش آمدی

قهرمان خوش آمدی / نظر منتقدان و فیلمسازان در مورد قهرمان اصغر فرهادی

قهرمان خوش آمدی این روزها فیلم سینمایی قهرمان ساخته اصغرفرهادی در حال اکران است در این مورد حجت بقایی فیلمساز و خبرنگار برایمان مطلبی فرستاد که دوست دارم آن را برای مخاطبین منتشر کنم.

حجت بقایی در این یادداشت نوشته است: قهرمان خوش آمدی

قهرمان بالاخره قرار است اکران شود فیلمی به کارگردانی اصغرفرهادی نه استاد اصغرفرهادی چرا؟

قهرمان خوش آمدی چون وقتی در سینما به درجه ای رسیده است که استاد است، سینما را می شناسد و ذائقه مخاطب جهانی را می داند.

قهرمان فکر می کنم فیلم پرمخاطبی باشد چه در ایران و چه در جهان. هنوز این فیلم را ندیده ام و علی رغم مسایلی که هست من فکر می کنم فیلمهای استاد اصغر فرهادی داستان زندگی است با کمی افزودنی.

و این زندگی را همه دارند و فیلمهای استاد فرهادی به این دلیل است که جذاب است ، اینکه زندگی را که همه دارند شما به زبانی بگویی که جذاب باشد این استادی می خواهد و کار هرکس نیست.

قهرمان خوش آمدی امیدوارم گیشه های سینما را بعد از ماهها سکوت به هیجان درآورد و سینمای ایران جانی تازه بگیرد هرجند فیلمهای دیگری هم در راهند و قهرمان پیشتاز این مرحله از حیات سینمای ایران است.

بقایی به من پیشنهاد کرد نظرات چند تن از منتقدین را که بعد از نمایش فیلم در جشنواره اسکار نوشته اند منتشر کنم.

جیسن سالومونز از دِ رَپ معتقد است:

اصغر فرهادی کارگردان دو بار برنده اسکار برای فیلم‌های «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده»، پس از نمایش «قهرمان»، تازه‌ترین ساخته خود در بخش مسابقه جشنواره کن ۲۰۲۱، نام خود را به‌عنوان یکی از مدعیان اصلی مطرح کرد تا نخل طلا را نیز به مجموعه پرزرق و برق خود اضافه کند.

درواقع، طلا همه چیز فیلم جدید اوست، پی‌رنگ و پیش‌فرض فیلم بر مبنای پیدا کردن یک گنجینه است – در این مورد، ۱۷ سکه طلا که در یک کیف دستی در یک ایستگاه اتوبوس در شهر شیراز پیدا می‌شود. وقتی رحیم سکه‌های طلا را پس می‌دهد، به چهره‌ای محبوب در تلویزیون و روزنامه‌ها و – ظاهراً – شبکه‌های اجتماعی تبدیل می‌شود، گرچه فرهادی به طرز عجیبی به‌ندرت تلفن همراه یا کامپیوتر به ما نشان می‌دهد، حتی اگر سیاوش پسرِ دچار لکنت زبان رحیم، ، دائماً سرش در تبلت باشد.

این نقشه ساده به‌سرعت بسیار پیچیده می‌شود. چهره سنگی داستان، شکاف‌هایی دارد، مانند ویرانه‌های باستانی تخت جمشید که در صحنه‌های ابتدایی فیلم به شکلی دراماتیک نشان داده می‌شود. چه کسی واقعاً کیف دستی را پیدا کرده است؟ زنی که ادعا می‌کند طلاها متعلق به اوست، کیست؟ چرا مسئولان زندان این‌قدر سریع از زندانیِ اصلاح‌شده‌ خود که حالا یک ستاره است، تقدیر می‌کنند؟ چرا بهرام طلبکار عبوس رحیم، این‌قدر دست از سر او برنمی‌دارد؟

وقتی می‌بینیم رحیم خودش را بیشتر در دسیسه‌های خود می‌پیچد، گلویمان فشرده می‌شود. با بازی امیر جدیدی، او شبیه یک مرد بی‌گناه است که لبخندی خوش‌بینانه دارد، اما در عین حال با نوعی ناامیدی و نگاهی به فریبکاری در خود می‌جوشد. حتی مشخص نیست او اصلاً سزاوار همدردی ما هست یا نه. در طول راه با کمی اغراق روبرو می‌شویم و ناگهان در جامعه‌ای به دنبال حقیقت و شرافت اخلاقی می‌گردیم که به نظر می‌رسد برای دفاع از شرف خود و داشتن یک قهرمان، خیلی عجله دارد، نقشی که صادقانه بگوییم رحیم از پس آن برنمی‌آید… «قهرمان» با دقت فیلمبرداری شده، فیلمنامه‌ آن با ظرافت نوشته شده و داستان خود را با ضرب‌آهنگ یک فیلم تریلر روایت می‌کند. فیلم پس از اولین نمایش جهانی در کن باید عملکرد بسیار خوبی در سراسر جهان داشته باشد.

اریک کان از ایندی‌وایر می گوید:

اصغر فرهادی با اولین فیلم خود پس از «فروشنده» که جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد جشنواره کن را دریافت کرد و بعداً دومین اسکار بهترین فیلم بین‌المللی را برای او به همراه داشت، به بخش مسابقه کن بازگشت. شرکت آمازون استودیوز به‌وضوح همین هدف را درباره «قهرمان» دنبال می‌کند که فرهادی را پس از فیلم اسپانیایی‌زبان «همه می‌دانند» به ایران باز‌گرداند. به نظر می‌رسد انتخاب آمازون استودیوز عاقلانه بوده است: از «قهرمان» به‌عنوان بهترین فیلم این کارگردانِ نکته‌سنج، از زمانی که با «جدایی نادر از سیمین» برای اولین بار در سطح بین‌المللی به موفقیت رسید، یاد شده است. تازه‌ترین تلاش او داستان مردی است که یک کیف پر از سکه‌های طلا پیدا می‌کند. به روش معمول فرهادی، او در حفره‌ای طولانی و پر پیچ و خم با پیامدهای غیرمنتظره و سردرگمی‌های اخلاقی سوق داده می‌شود. فرهادی در ارائه پرتره‌های ظریف از شخصیت‌هایی که می‌کوشند ارزش‌های خود را با منافع شخصی سازگار کنند، بی‌نظیر است، و «قهرمان» می‌تواند دقیقاً تجسم قابل قبول مهارت او باشد. این چیزی است شاید هیئت داوران کن بتوانند با تکیه بر آن نقاط مشترکی پیدا کنند. هم‌زمان، ممکن است بسیاری از داوران از قبل با کار فرهادی آشنا باشند و فکر کنند ازآنجاکه او این بار دقیقاً چرخ را از نو اختراع نکرده، جایزه نخل طلا می‌تواند به یک کار چالش‌برانگیزتر برسد، اما نمی‌توان انکار کرد که «قهرمان» جزو فیلم‌هایی است که همه قدر آن را می‌دانند و تا پایان جشنواره جزو مدعیان اصلی جوایز باقی می‌ماند.

آنا اسمیت در ددلاین نوشته است:

«قهرمان خوش آمدی» اصغر فرهادی یک فیلم تأمل‌برانگیز و شاید ظریف‌ترین و صمیمانه‌ترین فیلم او از زمان «جدایی نادر از سیمین» تاکنون باشد. امیر جدیدی در نقش رحیم، مردی خوشایند اما تا حدودی درمانده که به خاطر کوتاهی در پرداخت بدهی در زندان به سر می‌برد، نقش‌آفرینی جذابی دارد.

فرهادی مراقب است که هیچ شبکه اجتماعی را روی پرده نشان ندهد، اما حضور پررنگ آن در فیلم جدیدش که منتقد فرهنگ مدرن است، احساس می‌شود. رحیم به‌تدریج متقاعد می‌شود بسته به نیاز افکار عمومی داستان خود را تغییر دهد، چه آن‌ها دنبال یک خبر خوب باشند یا بخواهند از کسی چهره‌ای اهریمنی ترسیم کنند. اساساً، رحیم به نظر انسانی شایسته است، اما «افتخار» خود را که بسیار برای آن تبلیغ شده است، از راه‌هایی که ممکن است به شهرت او آسیب بزنند، به خطر می‌اندازد.

همان‌طور که چرخش‌های داستانی بیشتر و بیشتر می‌شود، فیلم در لبه تراژدی-کمدی‌های شکسپیری قرار می‌گیرد، که نتیجه آن در خیلی جاها کمدی تلخ است، اما لحن غالب فیلم، درام است، و گاهی اوقات با دیدن انتخاب‌های مشکوک قهرمان ما، فیلم دلشوره‌آور و دردناک می‌شود. به قول یکی از مسئولان زندان، رحیم یا خیلی باهوش است یا خیلی ساده. حقیقت ممکن است چیزی ‌بین این دو باشد.

دیوید ارلیک از ایندی‌وایر معتقد است:

اصغر فرهادی، «قهرمان» را با نقاط قوت خود پیش می‌برد. او یک پیش‌فرض کلاسیک را می‌گیرد و با نیروی کافی گریز از مرکز، آن‌قدر می‌چرخاند تا شما را در یک جا نگه دارد، حتی در حالتی که حس همدردی شما به هر جهت قابل تصور تغییر پیدا می‌کند. وقتی این وضعیت فاجعه‌بارِ اخلاقی که با مهارت ساخته شده است، سرانجام متوقف می‌شود، ساده‌ترین فیلمی که فرهادی در ۱۰ سال گذشته و پس از موفقیت بین‌المللی «جدایی نادر از سیمین» ساخته، به‌نوعی به تردیدآمیزترین همچنین بهترین فیلم او تبدیل می‌شود (هرچند اعلام چنین نظری با این قطعیت تقریباً متناقض با روح فیلمی است که قضاوت شما را در هر مرحله فراموش می‌کند).

فرهادی این استعداد را دارد که درست و غلط را مثل بازی جنگا آن‌قدر روی هم بگذارد تا یک توده بزرگ شکل بگیرد – سخت است بگوییم او بازیکن خوبی است یا یک بازیکن وحشتناک – و از این نظر «قهرمان» یکی از ساخته‌های بی‌دردسر اوست. فیلم با وجود اشتیاق مشابه برای ورود به حوزه قانون مدنی ایران، فاقد بار احساسی اصلی «جدایی نادر از سیمین» است، اما آنچه به چشم می‌آید روش سقراطی ساختار فیلم و سادگی کودکانه سؤال اصلی آن است: چه تفاوتی بین انجام یک کار خوب و انجام ندادن یک کار بد وجود دارد؟

پیتر بردشاو خبرنگار سینمایی گاردین نوشته است:

اصغر فرهادی با یک سبک مشاهده‌گر، واقع‌گرایانه و در عین حال خودداری از اطلاع‌رسانی که با آن نام خود را سر زبان‌ها انداخت، فیلمی گره‌خورده درباره شبکه‌ای گره‌خورده ساخته است. فیلم، قانع‌کننده نبودن و به‌هم‌ریخته بودنِ نامشخصِ زندگی واقعی را دارد.

فیلم یک پیش‌فرضِ صاف و ساده دارد، مثل یک داستان کوتاه ادبی. بااین‌وجود حفره‌های پی‌رنگ از همان ابتدا مشخص است. هیچ کس از رحیم (با بازی زیرکانه و ظریف امیر جدیدی) یک سؤال واضح را نمی‌پرسد: اگر او می‌خواست یک شهروند خوب باشد، چرا کیفِ پیداشده را خیلی راحت به پلیس تحویل نداد؟ چسباندن اعلان‌ یک ایده کاملاً فاقد کارایی و منفعت‌طلبانه است. «قهرمان» یک فیلم جذاب و حتی مسحورکننده است، اما به این فکر می‌کنم که آیا تکلف رئالیستی فیلم، داستانِ کمی پراکنده آن را پنهان می‌کند؟

دبورا یانگ گزارشگر هالیوود ریپورتر گزارش می دهد:

به نظر می‌رسد اصغر فرهادی به خاطر سابقه کار در تئاتر، این توانایی را دارد که در شگفت‌انگیزترین مکان‌ها درام را پیدا کند. او پس از فیلم اسپانیایی‌زبان «همه می‌دانند» با حضور ستاره‌هایی چون پنه‌لوپه کروز و خاویر باردم، به ایران بازگشت و یک فیلم بسیار خوب درباره صداقت، شرف و قیمت آزادی ساخت.
«قهرمان» که تولید مشترک ایران و فرانسه است، به لحاظ قالب یک فیلم کوچک است، و طرفداران سینمای هنری می‌توانند در آن شاهد مضامین خاص کارگردان در میان نمادگری ظریف و کار تکنیکی خالص باشند. استقبال در جشنواره کن باید نشان دهد که یک فیلم محلی مانند «قهرمان» چقدر می‌تواند در سطح بین‌المللی پیش رود.

فیلم جدید فرهادی به نظر بیشترین فاصله را با کارهای صحنه‌ای او و عناصر دراماتیک بعضاً غیر قابل باور دارد که گهگاه در فیلم‌های او رخنه می‌کنند (مثلاً حمله جنسی در فیلم «فروشنده»). اینجا در عوض، همه چیز آن‌قدر محتمل به نظر می‌رسد که رویدادها یک کیفیت کهن‌الگویی دارند. و زنجیره پایان‌ناپذیر و غریزی از دروغ‌ها که شخصیت‌ها را به بردگی می‌کشد، به فیلم بُعد بزرگ‌تر می‌دهد.

لی مارشال از اسکرین دیلی معتقد است:

در عصری که شبکه‌های اجتماعی پانزده دقیقه شهرت را به یک تخمین سخاوتمندانه تبدیل کرده‌اند، قهرمانِ واقعی بودن چه معنایی دارد؟ اگر می‌دانید کار درستی را انجام داده‌اید، خوب است واقعیت را تغییر دهید و کمی نقش بازی کنید تا دیگران متقاعد شوند شما شریف هستید؟ و اگر دفاع از شرف خود به‌طور اجتناب‌ناپذیری به معنای بی‌آبرو کردن شخص دیگر است، چه باید بکنید؟ فیلم جدید اصغر فرهادی این سؤالات و سایر سؤالات اخلاقی را در یک درام واقعاً جذاب جاسازی می‌کند. نقطه اتکای فیلم نقش‌آفرینی چشمگیر امیر جدیدی در نقش مردی است که یک حرکت فداکارانه او مثل ویروس همه جا پخش می‌شود، و همان‌طور که همه ما می‌دانیم ویروس‌ها تمایل ناخوشایندی به جهش یافتن دارند.

«قهرمان» همچنین بار دیگر ثابت می‌کند درحالی‌که فرهادی در خلق ملودرام‌های پیچیده که با هر دو مسئله اخلاقی و عاطفی درگیر هستند، استعدادی فراوان دارد، اما کارهای او در کشور خودش ایران همیشه غنی‌تر است. فیلم قبلی او «همه می‌دانند» (۲۰۱۸) که داستانش در اسپانیا روی می‌دهد، با وجود حضور بازیگران پرستاره، فاقد ظرافت دراماتیک یا هوش اخلاقی «درباره الی»، «جدایی نادر از سیمین» یا «فروشنده» بود. شما تقریباً می‌توانید هر یک از پی‌رنگ‌‌های فرهادی را بگیرید و در هر کجای دنیا بازسازی کنید – این به‌ویژه در مورد «قهرمان» صدق می‌کند، که می‌توان تصور کرد داستان آن در جایی در نواحی مرکزی آمریکا دوباره ساخته شود، اما فیلم‌ها بیش از پی‌رنگ‌ها هستند، و «قهرمان» بخش زیادی از طنین خود را از قرار گرفتن در فضای پراسترس شهر شیراز و نیروهای زورگویی که جامعه مدرن ایران را شکل داده‌اند، به دست می‌آورد. این، در کنار سرعت فشرده فیلم، باید جدیدترین فرهادی را به سینماهای هنری جهان بفرستد.

پت براون از اسلنت مگزین گفته است:

به نظر می‌رسد هدف اصغر فرهادی در فیلم جدیدش این باشد که مفهوم قهرمان را از هم بپاشد. «قهرمان» با ملاقات رحیم با حسین شوهر خواهرش (علیرضا جهاندیده) در مقبره خشایارشا اول، پادشاه محبوب ایران باستان آغاز می‌شود، جایی که مرد در یک پروژه تعمیر و نگهداری، نقش یک سازنده را دارد. این که تصاویر قهرمانان باید حفظ شود، یکی از مشاهدات اساسی فیلم است. در ادامه بر شیوه گزارش‌‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی در پرداختن به تحریف‌های کوچک داستان رحیم تأکید می‌شود. و بالا رفتن و پایین آمدن رحیم از داربست‌هایی که اطراف مقبره نصب شده‌اند، یکی از معدود لحظات کاملاً نمادین در «قهرمان» است که ظهور و سقوط بعدی او به‌عنوان یک عزیز شبکه‌های اجتماعی را پیش‌بینی می‌کند. دراین‌بین، مسئله قهرمانی با پرسش‌هایی درباره حقیقت و ارزش اجتماعی بسیار گسترده آن جایگزین می‌شود. درحالی‌که رحیم سعی می‌کند از محاصره طلبکاران خود که بهرام در رأس آن‌هاست، فرار کند، برای رسیدن به آزادی و نجات خود و فرخنده، استراتژی‌های تازه‌ای در داستان‌سرایی در پیش می‌گیرد. این که کدام دروغ موجه است، چه انگیزه‌ای آن‌ها را به دروغ‌گویی وادار می‌کند، و تا کجا باید ادامه داشته باشند، این‌ها دغدغه‌‌های اخلاقی هستند که فرهادی با خلق دقیق تنش نشان می‌دهد.

بن کنیگسبرگ از rogerebert.com نوشته است:

روبر برسون در سال ۱۹۸۳، برای «پول» آخرین فیلم خود که با الهام از «کوپن تقلبی» تولستوی ساخته شد، در جشنواره فیلم کن جایزه بهترین کارگردان را گرفت. «پول» دست‌به‌دست شدن یک اسکناس تقلبی را دنبال می‌کند که در طول فیلم اهمیت متافیزیکی آن آشکار می‌شود. گناهی که با چاپ و قالب کردن اسکناس تقلبی آغاز شد هرگز از بین نمی‌رود. اسکناس هر جا برود، به‌راحتی دردسر ایجاد می‌کند.

«قهرمان» اصغر فرهادی در سطح «پول» برسون نیست، اما به لحاظ مضمون از همان پارچه بریده شده است. «قهرمان» همچنین بهترین فیلم او از زمان «جدایی نادر از سیمین» است که اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان ۲۰۱۱ را برنده شد.

تمام مشکلات موجود در «قهرمان» به نزول‌خواری برمی‌گردد. درحالی‌که رحیم در تلاش برای توضیح انگیزه‌های خود به مشکل می‌خورد، مشخص می‌شود که فیلم اصلاً در مورد پول به معنای مرسوم آن نیست. پول واقعی با شهرت ارتباط دارد – سهامی که می‌تواند صعود و سقوط کند، چیزی که می‌تواند با یک حضور تلویزیونی بازیابی شود یا با افشای یک دروغ به هدر رود.

و مانند گناهی که در فیلم «پول» در اسکناس تقلبی مجسم می‌شود، آسیب شهرت نیز مسری است. نتیجه اخلاقی این نیست که اگر ثواب کنیم، کباب می‌شویم، بیشتر این است که نباید انتظار هیچ کار ثوابی را داشت.

«قهرمان» به‌عنوان توده‌ای از عوارض شکل می‌گیرد، و گرچه سبک فرهادی نمایشی نیست، اما او با یک ظرافت واقعی تماشاگر را از بین هزارتوی پیچیدگی‌های اخلاقی رد می‌کند و از طرف دیگر بیرون می‌آورد، آن هم درست در نقطه‌ای که به نظر می‌رسد هیچ خروجی وجود ندارد. آخرین نمای «قهرمان» بی‌نقص است: نه‌تنها شیوه شروع فیلم را تداعی می‌کند، بلکه بسیاری از ایده‌های فیلم در مورد خانواده، صداقت، و سختی پاک کردنِ یک لکه سیاه را نیز به تصویر می‌کشد.
سعید عقیقی معتقد است:

قهرمان” اصغر فرهادی سندی کوبنده و هشدار دهنده از روزگار ماست.

مهدی یزدانی خرم در جایی گفته است:

فرهادی با نگاهی داستایوفسکی‌وار به مفهوم گناه صغیر یک مجموعه ساخته که تنها قرار است عشق نجات اش دهد. مجموعه‌ای آدم های ساده‌لوح، خام دل و بی ایده نسبت عواقب رفتارهای شان که مدام در حالِ تغییر دادن مسیر آزادی هستند.

پیتر بردشاو منتقد گاردین گفته:

قهرمان” عملکرد موفقش را مدیون بازی هوشمندانه امیر جدیدی در نقش رحیم است؛ پدری طلاق‌گرفته که تازه با مرخصی دو روزه از زندان آزاد شده و بابت بدهی حبس بوده. او مردی است با لبخندی درخشان و در عین حال عجیب و همراه با ناامیدی؛ شبیه یکی از فرودستان آثار چارلز دیکنز.

به گزارش خبریفا، فیلم «قهرمان» با مدت زمان دو ساعت و ۷ دقیقه، درباره شخصیتی به نام رحیم است که به دلیل عدم توانایی در پرداخت بدهی اش در زندان به سر می برد اما طی دو روز مرخصی در تلاش است، شاکی خود را با پرداخت بخشی از بدهی متقاعد به پس گرفتن شکایت خود کند، اما اتفاقات آنگونه که برنامه ریزی شده پیش نمی رود.

در این فیلم امیر جدیدی، محسن تنابنده، فرشته صدرعرفایی، سارینا فرهادی و جمعی دیگر از بازیگران که اغلب آنان چهره‌های جدید هستند مقابل دوربین فرهادی رفته‌اند و هایده صفی‌یاری نیز تدوین فیلم را بر عهده دارد.

 

گزارش: امید رقابتی

 

این خبر توسط شهروند خبرنگار ارسال شده و صحت آن توسط پایگاه خبری خبریفا رد یا تائید نمی شود

جهت ارسال خبر از طریق لینک زیر اقدام نمایید

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.