درخشش نام کارگری از شبکه باران بین اسطوره های هنر و ادبیات قرن
درخشش نام کارگری از شبکه باران بین اسطوره های هنر و ادبیات قرن
درخشش نام کارگری از شبکه باران بین اسطوره های هنر و ادبیات قرن کارگر استودیو شبکه باران ، با فعالیتهای رسانه ای شخصی خود از جمله حضور در جشنواره های فیلم و فیلمنامه، همچنین حضور به عنوان نویسنده و خبرنگار در رسانه های بین المللی خوش درخشید.
به گزارش خبرنگار ما ، برخی رسانه ها در خبری اعلام کردند : نام حجت بقایی به عنوان فرد رسانه ای (خبرنگار – مستندساز – شاعر و ترانه سرا – تکنسین رسانه) فعال قرن بیستم در نشریاتی چون scientiano – geniano – regime – stringfix – flock و amazon و نشریات دیگر معرفی شده است. این برای پانزدهمین سال متوالی است که نام این هنرمند رشتی در این نشریات می درخشد.
بقایی به عنوان پژوهشگر فعالیت خود را از مرکز نظرسنجی ارشاد آغاز کرد و بعدها با مراکز پژوهشی به همکاری ادامه داد.
ایشان در حوزه های فیلمنامه نویسی، ادبیات، خبرنگاری هم فعالیتهایی دارند.
بقایی تاکنون بیش از سیصد مستند و برنامه ترکیبی را تهیه یا کارگردانی کرده است.
در این رسانه ها ذکر شده : حجت بقایی از سال ۱۳۹۵ رسماً در امور مشاوره فعالیت می کنند و از افتتاح باشگاه مشاورین زیست بوم کسب و کار با باشگاه همکاری می نماید.
حجت بقایی تجربه همکاری با دانشگاه ابن سینای گرجستان و دانشگاه جهانی ورزش را دارد.
برای مصاحبه با این هنرمند که در اغلب جشنواره ها مسابقات به عنوان هنرمندگیلانی حضور یافته تماس گرفتیم ، موفق به مصاحبه نشدیم .
عضو خانه سینما ، عضو انجمن صنفی روزنامه نگاران و خبرنگاران ایران ، عضو جامعه تولیدکنندگان ویدیویی کشور و … از جمله فعالیتهای اجتماعی این کارگر استودیویی شبکه باران است .
ترانه: از خود بی خود شدم ، سروده حجت بقایی
من از حرفام گریزانم
چرا هستم ، نمی دانم
اگر دست خودم باشد
دمی اینجا نمی مانم
به دل گفتم تو کاری کن
برای جان دعایی کن
برو جای دگر بنشین
عوض از خود هوایی کن
به جان گفتم ، رها کن تن
نبر تن را به هر گلشن
به هر گل تو نشو نزدیک
تو تن را در خطر مفکن
به چشم گفتم نبین چیزی
درست، که سالم و تیزی
ولی گه دیدن چیزی
شود بر ما ره لیزی
به دست و پا و گوشهایم
زبان و فکر و لبهایم
همی گفتم کمی صحبت
به اعضایم ، به اعضایم
به پرهای دل و جانم،
به هر جایی پریدم من
به کردارم به افکارم،
به جان سختی خریدم من
نتیجه پر زدنهایم
زخود بر خود رسیدم من
به خود گفتم که خود باشم
به جمع باشم به خود باشم
به هر جا که قرارم شد
مقامم بود هرچه من ، زخود باشم،
به خود باشم
حجت بقایی
شعر: تو علی لندی شدی ققنوسمان ، به مناسبت شهادت نوجوان علی لندی
نوجوان بودی جوانی را نشان دادی به ما
مرد در دوران نامردی ، جلو چشمان ما
تو “علی لندی” شدی یک قهرمان
آتشی دیدی شدی ققنوسمان
هرچه در قصه شنیدیم داشتی
در دل ما بذر غیرت کاشتی
سن و سالت لایق قصه نبود
کار تو داد جوانمردی سرود
حجت بقایی
یکی از آخرین ترانه های حجت بقایی
فریاد نکن دیگر
از روزگار بد
فریاد تو می شه
بر شادی تو سد
آن گوشه در خلوت
کودک می ترسد
گوش می کنی اونور
یک کس سئوالی کرد
جایی رسد اینجا
فریاد تو آیا
خواهی که با فریاد
از حق سخن گویی
با این صدای خود
دشمن به جان جویی
فریاد نکن دیگر
فریاد سودی نیست
گر که کنی فریاد
از قله های خشم
جان را فرودی نیست
فریاد نکن دیگر
آرام صحبت کن
تا می توانی تو
بر خلق محبت کن
حجت بقایی
don’t scream anymore (song)
Written by : hojjat baqaee
این خبر توسط شهروند خبرنگار ارسال شده و صحت آن توسط پایگاه خبری خبریفا رد یا تائید نمی شود |